پستهای معروف از این وبلاگ
نقاشی از زندگی کورش کبیر Paintings of the Life of Cyrus the Great
نقاشی از زندگی کورش کبیر تابلو، اثر وینسنت لوپز نقاش اسپانیایی قرن هیجدهم، روایت یکی از داستان های تاریخ باستان ایران است در لغت نامه ی دهخدا زیر عنوان «پانته آ» بر اساس روایت «گزنفون» آمده است که هنگامی که مادها پیروزمندانه از جنگ شوش برگشتند، غنائمی با خود آورده بودند که بعضی از آنها را برای پیشکش به کورش بزرگ عرضه می کردند. در میان غنائم زنی بود بسیار زیبا و به قولی زیباترین زن شوش به نام پانته آ که همسرش به نام « آبراداتاس» برای مأموریتی از جانب شاه خویش رفته بود. چون وصف زیبایی پانته آ را به کورش گفتند، کورش درست ندانست که زنی شوهردار را از همسرش بازستاند و حتی هنگامی که توصیف زیبایی زن از حد گذشت و به کورش پیشنهاد کردند که حداقل فقط یک بار زن را ببیند، از ترس اینکه به او دل ببازد، نپذیرفت. پس او را تا باز آمدن همسرش به یکی از نگاهبان به نام «آراسپ» سپرد. اما اراسپ خود عاشق پانته آ گشت و خواست از او کام بگیرد، بناچار پانته آ از کورش کمک خواست. کوروش آراسپ را سرزنش کرد و چون آراسپ مرد نجیبی بود و به شدت شرمنده شد و در ازا از طرف کوروش به دنبال آبراداتاس رفت تا ...
پيرمرد قصهگو :
پيرمرد قصهگو : و انسان تنها نشسته بود، غرقه در اندوه. حيوانات نزديكش نشستند و گفتند: "ما دوست نداريم تو را اينگونه غمگين ببينيم. هرچيز كه آرزو داري از ما بخواه." انسان گفت: "ميخواهم تيزبين باشم." كركس جواب داد: "بينايي من مال تو." انسان گفت: "ميخواهم قويدست باشم." پلنگ گفت: "مانند من قدرتمند خواهي شد." انسان گفت: "ميخواهم اسرار زمين را بدانم." مار گفت: "نشانت خواهم داد." و سپس تمام حيوانات هرچه داشتند به او دادند. وقتي انسان همه چيز را گرفت و رفت، جغد به بقيه گفت: "انسان خيلي چيزها ميداند و قادر است كارهاي زيادي انجام دهد. من ميترسم!" گوزن گفت: "ولي انسان هرچه آرزو داشت دارد، ديگر جاي اندوه و ترس نيست." اما جغد جواب داد: "نه. حفرهاي درون انسان ديدم. آنقدر عميق كه كسي را ياراي پر كردن آن نيست. اين همان چيزي است كه او را غمگين ميكند و مجبورش ميكند بخواهد. او آنقدر به خواستن ادامه ميدهد تا روزي هستي ميگويد: من تمام شدهام و ديگر چيزي ندارم پيشكش كنم!
نظرات